نادان را نبینى جز که کارى را از اندازه فراتر کشاند ، و یا بدانجا که باید نرساند . [نهج البلاغه]
 
امروز: یکشنبه 04 تیر 15

 به دو زلف یار دادم دل بیقرار خود را
چه کنم سیاه کردم همه روزگار خود را
شبی ار بدستم افتد سر زلف یار
همه مو به مو شمارم غم بیشمار خود را

فراق دوستانش باد و یاران
که ما را دور کرد از دوستداران
ندانستم که در پایان صحبت
چنین باشد وفای حقگزاران

بار فراق دوستان بسکه نشسته بردلم
می روم و نمی رود ناقه به زیر محملم
یار بیفکند شتر چون برسد به منزلی
باردلست همچنان ور به هزار منزلم

 


 نوشته شده توسط مجید کمالو در پنج شنبه 90/10/1 و ساعت 9:16 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 225
مجموع بازدیدها: 249635
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه